loading...
پایگاه سرگرمی زیتون
زیتون بازدید : 408 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت:
خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم.
ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟
دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟
ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 100
  • کل نظرات : 32
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 37
  • آی پی امروز : 90
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 104
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 519
  • بازدید ماه : 2,308
  • بازدید سال : 10,561
  • بازدید کلی : 297,487