loading...
پایگاه سرگرمی زیتون
زیتون بازدید : 317 شنبه 18 شهریور 1391 نظرات (0)

روی ملا خواست بچه اش را ساکت کند به همین جهت او را بغل کرد و برایش لالایی گفت و ادا در می آورد, که ناگهان بچه روی او ادرار کرد!
ملا هم ناراحت شد و بچه را خیس کرد.
زنش گفت: ملا این چه کاری بود که کردی؟
ملا گفت: باید برود و خدا را شکر کند اگر بچه من نبود و غریبه بود او را داخل حوض می انداختم!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 100
  • کل نظرات : 32
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 37
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 422
  • بازدید ماه : 2,211
  • بازدید سال : 10,464
  • بازدید کلی : 297,390